ذراریح
فارسی فارسی
واژه‌نامه معین
(ذَ) [ ع . ] (اِ.) جِ ذراح و ذروح ؛ نوعی حشرة بالدار به رنگ آبی یا سبز. این حشره دارای دو شاخک و شش دست و پا و مفاصل متعدد است و سم شدیدی دارد؛ آله کلو.
فارسی فارسی
فرهنگ پارسیمان
(تک: ذُرّوح)، کاغَنَه‌ها
فارسی فارسی
لغت‌نامه دهخدا
[ذَ]
{ع ا}
ج ذُروح و ذرّاح . رجوع به ذروح شود.
فارسی فارسی
لغت‌نامه دهخدا
[ذَ]
{ع ا}
ج ذروح . مشمع ذراریح ; مشمعی که بر آن کوفته ذروح طلی کنند. و آن منفط است یعنی ایجاد تاول کند.
فارسی فارسی
لغت‌نامه دهخدا
[ذَ]
{اخ}
موضعی است میان کاظمة و بحرین .