سکسکه
فارسی فارسی
واژه‌نامه معین
(س س کِ) [ ع . سکسکة ] (اِ.) حالتی که بر اثر آن صداهایی کوتاه و متناوب از گلو برآید.
الفواق
الفواق
فارسی فارسی
فرهنگ پارسیمان
ناتَوانی، سَر به زیری، مَستی
انگلیسی فارسی
فرهنگ آریانپور
● hiccup
Schluckauf (m)

hiccough ==> (hiccup =) ـ سکسکه، سکسکه کردن

hiccup ==> (hiccough =) ـ [.v. & n]: سکسکه، سکسکه کردن


فارسی فارسی
لغت‌نامه دهخدا
[س َ س َ ک َ / ک]
{ع امص}
سستی . (آنندراج ) (منتهی الارب ).* دلاوری . (آنندراج ) (منتهی الارب ).
فارسی فارسی
لغت‌نامه دهخدا
[س س ک َ / ک]
{ا}
فواق. هکه . صدایی که در اثر گرفتگی غذا از گلو برآید. اسکرَک . اَسکُچَه . صوتی که پیاپی از گلو برآید بی قصد و اختیار.