چپق
فارسی فارسی
واژه‌نامه معین
(چُ پُ) [ تر. ] (اِ.) نوعی آلت تدخین دارای دسته ای چوبی و سری سفالی که توتون را در سر آن ریخته و دود کنند. ؛ چپق کسی را کشیدن نهایت خشونت را نسبت به کسی اعمال کردن .
الانبوب
الانبوب
فارسی فارسی
فرهنگ پارسیمان
ترکی ؟ چُپک، چوبک، پارسی است
انگلیسی فارسی
فرهنگ آریانپور
● pipe, moke

pipe ==> [.v]: پیپ، چپق، (موسیقى) نى، ناى، فلوت، نى زنى، لوله حمل مواد نفتى، ساقه توخالى گیاه، نى زدن، فلوت زدن، با صداى تیز و زیر حرف زدن، صفیر زدن، لوله کشى کردن، لوله pipe

smoke ==> [.vt. & n]: دود، مه غلیظ، استعمال دود، استعمال دخانیات، دود کردن، دود دادن، سیگار کشیدن smoke


فارسی فارسی
لغت‌نامه دهخدا
[چ ُ پ ُ]
{ترکی ، ا}
یک نوع حقه ای که در آن توتون ریخته و لوله ای بآن وصل نموده و بر روی توتون آتش گذاشته جهت گرفتن دود بکشند. (ناظم الاطباء). آلتی است برای کشیدن دود، دارای دسته ای که میانش سوراخ است و وصل به سر چپق، که عموماً ظرف گلی پخته است ، میشود و یک طرف آن ظرف متصل به دسته و در طرف دیگر توتون ریخته آتش میدهند تا بتدریج سوزد ودود دهد. (فرهنگ نظام ). سبیل گونه ای دارای سر و چوب که توتون در آن کرده ، مثل سیگار و قلیان کشند. آلتی چون پیپ و سبیل مخصوص کشیدن توتون . نوعی پیپ . قسمی سبیل . آلت کشیدن نوعی توتون که بیشتر روستائیان و عوام الناس بدان وسیله تدخین کنند.* لغتی آذری مصحف چوبک فارسی (مصغر چوب ); بمعنی چوب تر نازک . ترکه . شاخه راست و جوان و تر. چوب . چوبک . چوب خرد.