سرماریزه
Persian
Persian
واژهنامه معین
(سَ زَ یا زِ) (اِمر.) دانه های تگرگ ریز.
Persian
Arabic
فرهنگ فارسی به عربی
الصقیع
English
Persian
فرهنگ آریانپور
● Jack Frost
English
Persian
فرهنگ آریانپور
● hoarfrost
Persian
German
فرهنگ فارسی به آلمانی
Freeze,Frost (m)
Persian
English
فرهنگ فارسی به انگلیسی
hoarfrost ==> شبنم یخ زده، سرما ریزه، پژه، اریزrime ==> (rhyme =) ـ [.v]: قافیه، پساوند، شعر، سخن قافیه دار، نظم، قافیه ساختن، هم قافیه شدن، شعر گفتن، بساوند، شبنم یخ زده، سرما ریزه، پله، سجع، یخ زدگى، قافیه دار کردنJack Frost
Persian
English
فرهنگ فارسی به انگلیسی
frost ==> [.vt. & n]: ژاله، شبنم منجمد، شبنم، سرماریزه، گچک، برفک، سرمازدن، سرمازده کردن، از شبنم یا برف ریزه پوشیده شدن frost hoarfrost ==> شبنم یخ زده، سرما ریزه، پژه، اریز
Persian
Persian
لغتنامه دهخدا
دانه های تگرگ ریز.